سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستان یار یاران دوست

شاخه و برگ

چهارشنبه 85 دی 6 ساعت 11:29 عصر

سلام

اگه یه نگاهی به آرشیو کنید میبینید . مثل اینکه یواش یواش دارم مدال رو از دست آخوندهای محترم و غیره ی محترم درمیارم . آقا من شرمندم .چشم دیگه اینقدر پر حرفی نمیکنم .فقط چند تا مطلب با ربط و بی ربط میخواستم بگم .

اولند : از بینام (ااااه  ببخشید مسافر ) عزیز کمالات تشکرات را میکنم که اینقدر به وبلاگ رسیده و مطالب را به روز کرده و

آرشیو را سرو سامان داده و...   اینا  . و من هم  روم  به دیوار که این مدت هیچکدام از این کا رها را نکردم و   ... اینا 

دومند : یه چیزی بگم . آقا به نظر شما بدون ویندوز هم میشه به اینترنت وصل شد ؟  جل الخالق   . اونوقت میان تو نظرات هم مینویسند آقا مشکلات فنی زیاد است و نمیشه مطلب نوشت . بابا خواب اون ویندوز ت را اول یه نگاهی بکن . بله آقا مهدی با عوض کردن ویندوز مشکلات ( مثلا ) فنی اش حل شد اما نمیدانم چرا دیگه مطلب نمیده  .

 این داستانک رو هم بخوانید دیگه ما رفع زحمت میکنیم :  

شاخه و برگ

     یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند به دنبال آن برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد .برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبیده بود و همچنان از افتادن مقاومت می‌کرد .در این حین باغبان تبر به ‌دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می‌رسید ان را ‌از بیخ جدا می‌کرد و با خود می‌برد .
     وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد با دیدن تنها برگ آن ا ز قطع کردنش صرف نظر کرد بعد از رفتن باغبان مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین با ر خودش را تکاند تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت. باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به ان شاخه افتاد و بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند شاخه بدون انکه مجال اعتراض داشته باشد بر روی زمین افتاد . ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می گفت: "اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت که فراموش کنی نشانه ی حیاتتت من بودم"  

التماس دعا : غبار



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    عکس یادگاری
    [عناوین آرشیوشده]


    v